به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم، آیا میتوان تا ۱۵۰ سال زندگی کرد؟ یک شرکت زیستفناوری چینی میگوید «بله». مدیر فناوری این شرکت، با استناد به مطالعهای منتشرشده در مجله معتبر نیچر، اعلام کرده که «زندگی تا ۱۵۰ سال کاملا عملی است و احتمال دارد بهزودی به واقعیت تبدیل شود». تنها کافی است هر ماه به مدت سه روز، یک کپسول از ترکیب (PCC۱) یعنی یک ترکیب طبیعی با خاصیت سنولیتیک که در پژوهشهای زیستپزشکی و ضدپیری مورد توجه قرار گرفته مصرف شود.
ادعا میشود این ترکیب که ازعصاره دانه انگور فرموله شده و بهعنوان «سنوتراپوتیک» یا «سنولیتیک» شناخته میشود، با کشتن انتخابی سلولهای پیر یا «زامبیسلها» (سلولهای سنسنت)، طول عمر را افزایش میدهد. سلولهای زامبی، سلولهایی هستند که تقسیمشان متوقف شده اما نمردهاند؛ آنها با افزایش سن انباشته میشوند و ترکیبات التهابی ترشح میکنند که باعث آسیب بافتی و بیماریهای مرتبط با پیری میشوند. بنابراین، PCC۱ (که متفاوت از عصاره معمولی دانه انگور موجود در فروشگاههای مواد غذایی است) باید با حذف این سلولها، پیری را رام کرده و طول عمر را افزایش دهد. واقعا این کار را انجام میدهد... اما در موشها!
مشکل اصلی: تفاوت موش و انسان
اینجاست که مشکل اصلی نهفته است.موشها انسان نیستند وتعمیم نتایج مطالعات انجامشده روی آنهابه انسانها گمانهزنیای بیش نخواهد بود. در حال حاضر، تبلیغ مکملهای PCC۱ بدون کوچکترین شواهد بالینی از آزمایشهای انسانی، اقدامی عجولانه است. ادعای «زندگی تا ۱۵۰ سال» بر پایه تعمیم سادهلوحانهای از نتایج مشاهدهشده در موشهای مسن پس از شروع درمان استوار است. اینکه آیا PCC۱ در نهایت به یک مداخله ضدپیری مؤثر تبدیل شود یا به بنبست دیگری در مسیر جستوجوی چشمه جوانی بپیوندد، هنوز مشخص نیست.
تاریخچه پر از شکست افزایش طول عمر
این بنبستها سرشار از رژیمهای ناموفق افزایش طول عمراست. درچین باستان، مشاهده شده بودکه جیوه تجزیه نمیشود؛ بنابراین از آن برای ساخت اکسیرهای ضدپیری استفاده میکردند. ایده بدی بود! امپراتور شی هانگ در سال ۲۱۰ پیش از میلاد، در ۴۹ سالگی، پس از مصرف قرصهای جیوه که قرار بود جاودانگی ببخشد، درگذشت. رومیها باور داشتند خون گلادیاتورهای کشتهشده، جوانی را بازمیگرداند. کیمیاگران قرون وسطی استدلال میکردند که چون طلا زنگ نمیزند، طلای قابل شرب به بدن انسان کمک میکند تا در برابر پیری مقاومت کند اما طلا فلزی است در آب حل نمیشود، بنابراین روشی برای تولید کلرید طلای محلول با استفاده از مخلوطی از اسیدنیتریک و هیدروکلریک ابداع کردند. متاسفانه، کلرید طلا سمی است! وقتی محققان بقایای معشوقه شاه هنری دوم فرانسه بررسی کردند، سطوح طلا را ۵۰۰ برابر حد طبیعی یافتند و نتیجه گرفتند که او احتمالا بر اثر مسمومیت مزمن با طلا درگذشته است.
عصر غدد
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم که به آن دوره «عصر غدد» میگفتند، بهدلیل هیجان ناشی از تزریق و پیوند غدد میمون، توسط چارلز براون عصبشناس ایجاد شد. براون ادعا کرد پس از تزریق امولسیون تهیهشده از غدد سگ و خوکچه هندی به خودش، انرژی بیشتر و وضوح ذهنی بهتر داشته است. هرچند نتایج احتمالا ناشی از اثر پلاسبو بود اما آزمایش شخصی او پیشزمینهای برای درمان مدرن با تستوسترون شد. تستوسترون درمانی، اگر سطوح پایین خون بهدرستی تشخیص داده شود، میتواند مفید باشد اما چشمه جوانی نیست. ورونوف این ایده را گسترش داد و با پیوند زدن تکههای غدد میمون به مردان مسن تلاش کرد تا پیری ذهنی را کاهش دهد و قدرت، حافظه و عملکرد فردی را به آنان بازگرداند؛ اما این تصویر اشتباه بود!
تلاشهای مدرن با آنتیاکسیدانها و داروها
در دوران اخیر، ترکیبات آنتیاکسیدانی مختلف از ویتامینها و گیاهان وارد رقابت افزایش طول عمر شدهاند، اما هیچ مکملی در آزمایشهای کنترلشده تصادفی، طول عمر انسان را بهطور قانعکنندهای افزایش نداده است. داروها نیز وارد میدان شدهاند و برخی از آنها نشانههای نویدبخشی نشان دادهاند. متفورمین (داروی دیابت)، رسوراترول (آنتیاکسیدان موجود در انگور)، ویتامین B۳ و دیگر تقویتکنندههای NAD، داروی سرکوبکننده ایمنی راپامایسین و سنولیتیکهایی مانند کوئرستین و فیستین برگرفته از میوهها، طبق مطالعات مقدماتی، پتانسیل مقابله با پیری را دارند. اما توصیههای بازاریابان اساسا بر پایه تعمیم زودرس نتایج جالب آزمایشگاهی به انسانهاست.
تنها روش اثباتشده برای افزایش طول عمر
پس آیا چیزی وجود دارد که واقعا طول عمر را افزایش دهد؟ بله! جای تعجب ندارد که ترکیبی از ورزش منظم و رژیم غذایی مناسب (عمدتا گیاهی با ۱ تا ۲.۱گرم پروتئین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) این کار را انجام میدهد. اما چه چیز دیگری؟ در حیوانات، از موش تا شامپانزه، محدودیت کالری به طور مداوم طول عمر را افزایش داده است. در انسانها چطور؟ نشانههایی از آزمایش «کلیر» (ارزیابی جامع اثرات بلندمدت کاهش مصرف انرژی) بهدست آمده که برای بررسی اثرات محدودیت کالری در افراد طراحی شده بود. برنامه این بود که مصرف کالری حدود ۲۰۰ فرد غیرچاق را حداقل بهمدت دو سال کاهش دهند و نشانههای کاهش پیری را بررسی کنند. هرچند شرکتکنندگان دستورالعملهای دقیق برای ایجاد کمبود ۲۵ درصدی کالری را دریافت کردند، اما تنها موفق به کاهش ۱۲ درصدی شدند.
نتایج آزمایشها چه بود؟
چندین تست پیری بیولوژیکی انجام شد، از جمله اندازهگیری طول «تلومرها»؛ قطعاتی از DNA در انتهای کروموزومها که مانع از دست رفتن اطلاعات ژنتیکی هنگام تقسیم سلولی میشوند. با افزایش سن، تلومرها کوتاه میشوند و این میتواند به سنسنت سلولی یا آپوپتوزیس (خودکشی سلولی وقتی دیگر نمیتواند ایمن تقسیم شود) منجر شود. در نهایت، سلولهای تازه کمتر برای جایگزینی سلولهای قدیمی و آسیبدیده تولید میشود و این یعنی پیری. اما آزمایش «کلیر» هیچ اثری از کوتاهشدن تلومرها با محدودیت کالری را شناسایی نکرد.با این حال، وقتی متیلاسیون (دیانای اندازهگیری پیری) بررسی شد، اثری از محدودیت کالری مشاهده شد. دیانای اغلب به عنوان «نقشه زندگی» توصیف میشود زیرا دستورالعملهای ساخت پروتئینهایی را فراهم میکند که بهنوعی زندگی را اداره میکنند. اما این دستورالعملها میتوانند با اتصال گروههای متیل (CH۳) به مولکولهای دیانای تغییر کنند. بسته به محل اتصال، متیلاسیون تعیین میکند کدام ژنها روشن یا خاموش شوند و این بر تولید پروتئینها تاثیر میگذارد. متیلاسیون همیشه بر اساس نیازهای بدن رخ میدهد، اما با پیری، به سمت منفی میرود و ژنهای کدکننده پروتئینهای لازم برای تعمیر سلولی را خاموش میکند. کمبود تعمیر، ویژگی پیری است. در بررسی دادههای متیلاسیون «کلیر»، محققان تخمین زدند که محدودیت کالری سرعت پیری را ۲تا۳ درصد کند و احتمالا چند سال به زندگی اضافه کند؛ درست مشابه ترک سیگار. این ما را به کجا میرساند؟ به همان توصیه قدیمی و حکیمانه: کمتر بخورید و بیشتر ورزش کنید!

نظر شما